برای تکمیل مجموعه تحلیلهای جعلی تجارت الکترونیک، با بنوا گیلات، یک متخصص تجارت الکترونیک مصاحبه کردیم که تجربه خود را به اشتراک میگذارد و دیدگاه خود را برای استفاده از تجزیه و تحلیل وب در زمینه تجارت الکترونیک به ما میدهد.
یافتن تمام مقالات این مجموعه:
تجزیه و تحلیل جعلی: “من برای تجزیه و تحلیل وقت ندارم”
تجزیه و تحلیل جعلی: “من همه چیز را در کسب ترافیک سرمایه گذاری می کنم”
تجزیه و تحلیل جعلی: “من تمام گزارش های خود را در اکسل انجام می دهم”
سلام بنوا، میشه چند کلمه خودت رو معرفی کنی؟
من Benoît Gaillat هستم، متخصص تجارت الکترونیک برای بیش از 15 سال، مشاور تجارت الکترونیک مستقل و نویسنده وبلاگ تجارت الکترونیک.
من عمدتا به عنوان یک مدیر تجارت الکترونیک آزاد برای شرکت های تجارت الکترونیک و سایت هایی که در استراتژی تجارت الکترونیکی خود نیاز به پشتیبانی دارند کار می کنم.
هدف افزایش درآمد تجارت الکترونیک از طریق توسعه فروش، ساده سازی بازاریابی، خودکارسازی فرآیندها و افزایش قابلیت اطمینان آنها و غیره است.
در این زمینه، داده ها و تجزیه و تحلیل ها دو نکته اصلی هستند که برای بهبود سایت های تجارت الکترونیک مشتریانم به آنها تکیه می کنم.
چالش های اصلی داده و تجزیه و تحلیل برای مشتریان تجارت الکترونیک شما چیست؟
خرید تجارت الکترونیک معمولاً از 4 مرحله تشکیل می شود: کسب، تبدیل، وفاداری و تدارکات. امروزه، بیش از هر زمان دیگری، تجارت الکترونیک بسیار رقابتی است و این منجر به افزایش هزینه های جذب مشتری می شود.
بنابراین، تنها به عنوان یک بازاریاب منطقی است که برای رشد کسب و کار خود به تبدیل و وفاداری روی بیاورید.
و تا کنون، استفاده از داده ها به عنوان پایه بهترین راه برای انجام این کار است. چالش واقعی برای مشتریان من این است که دادهها را قابل اعتمادتر کنم، سپس آنها را تا حد امکان ذخیره و استفاده کنیم.
اطمینان از قابلیت اطمینان امری کلیدی است زیرا زمانی که حجم دادهها افزایش مییابد، باید مطمئن باشید که جمعآوری میشوند.
ذخیره سازی آن به روش صحیح نیز با GDPR اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
و استفاده از آن حیاتی است زیرا جمع آوری داده ها اگر به عمل تبدیل نشود فایده چندانی ندارد.
امروزه در اکثر نمایندگی هایی که من کار می کنم، این محورها در جای خود قرار دارند، اما به طور کلی باید به خودکارسازی، اطمینان از قابلیت اطمینان و افزایش قدرت ادامه داد.
بسیاری از شرکت ها از ابزارهای رایگان از جمله GA استفاده می کنند. نظر شما در مورد آن چیست؟
گوگل آنالیتیکس بدیهی است که منبع داده است، اما چیزی که من را بیشتر نگران می کند این است که اغلب «انتخاب پیش فرض» است یا «فقط به دلیل رایگان بودن» استفاده می شود. من به ندرت مشتریانی دارم که ابزارهای موجود در بازار را تجزیه و تحلیل کرده باشند تا ببینند کدام یک مناسب تر است.
این می تواند منجر به از دست رفتن داده ها یا به سادگی ناهماهنگی بین شرکت و ابزار تجزیه و تحلیل آن شود.
در مورد محدودیتهای GA و نقش آن در دنیای Google اطلاعات کافی وجود ندارد. بدون ترسیم یک تصویر خیلی تیره، GA یک ابزار اندازه گیری است که توسط مهندسان Google توسعه یافته است که بازاریاب اغلب برای تبلیغات گوگل هزینه زیادی می کند. نمیدانم مهندسان گوگل چگونه تصمیم میگیرند که منبع درآمد اصلی خود را انتخاب نکنند. روزی که تبلیغات فیس بوک، تبلیغات بینگ، کریتئو یا دیگران در GA ادغام شوند، ممکن است دیدگاهم را تغییر دهم.
آیا مطمئن هستیم که با این نوع ابزار می توانیم داده های با کیفیتی به دست آوریم؟
به طور کلی، کار با هر ابزاری امکان پذیر است، اما باز هم، اگر نیازهای خود را به طور واضح تعریف نکنید و اقدامات “پیش فرض” را انجام ندهید، احتمال کمی برای قابل اعتماد بودن داده ها وجود دارد.
یک ابزار تجزیه و تحلیل با پیکربندی و قابل اعتماد، مخصوصاً در تجارت الکترونیک کار می کند. استفاده از برچسب تنها بخشی از کار است. به منظور محدود کردن هزینه های سرور، همچنین لازم است ببینید که برخی از تحلیل ها ممکن است جزئی باشند. نمونه برداری می تواند برای نمایش سریع داده ها مفید باشد، اما ممکن است نشان دهنده عدم تطابق با داده های واقعی باشد. از آنجا که برخی از بازاریابان تجزیه و تحلیل وب را با CRM خود اشتباه می گیرند، توضیح نمونه همیشه آسان نیست. به طور کلی، بزرگترین مشکلی که من می بینم این است که با GA، بازاریابان زمان کافی را برای برنامه های نشانه گذاری خود صرف نمی کنند و اغلب نادرست یا بسیار جزئی هستند.
گاهی اوقات ما به مسیر ایده آل برای خرید متقاعد می شویم. چگونه می توانم در امان باشم؟
مطمئن بودن در تجزیه و تحلیل وب “سخت” است. فلسفه من بیشتر این است که فرضیات را بسازم، آنها را اندازه گیری کنم، آنها را آزمایش کنم و از نو شروع کنم.
برای پاسخ دقیق تر به این سوال، تجربه خرید ایده آل برای من زمانی است که 100٪ بازدیدکنندگان تبدیل شوند!
راستش را بخواهید، امروزه بین راه های مختلف مشاوره، عمدتاً موبایل، دسکتاپ و جداسازی مسیرهای خرید، صحبت از یک مسیر خرید ایده آل دشوار است.
این امر تجزیه و تحلیل داده ها را حتی بیشتر ضروری می کند. مهم است که از “من فکر می کنم بله” خارج شوید و واقعاً تحلیل کنید که بازدیدکنندگان به کجا می روند. ما همچنین باید به مسیرهایی که تبدیل نمی شوند علاقه مند باشیم.
پاسخ به سوال “چرا مردم با بازدید از این صفحه جلوتر نمی روند” می تواند به اندازه پاسخ به سوال “چگونه تجربه خرید خود را بهینه کنم” برای شما درآمد کسب کند.
آیا فکر می کنید GDPR یک ترمز یا یک فرصت برای بازاریابان دیجیتال است؟
حتی اگر GDPR از نظر محتوا، از نظر شکل یک گام به جلو باشد، در حال حاضر بیشتر باعث ناراحتی مشتریان در هنگام استفاده از سایتها میشود.
آنچه می بینیم یک سیرک بزرگ است: پنجره های بازشو در سراسر سایت ها، الگوهای تاریک برای گمراه کردن کاربر اینترنت که آیا جمع آوری داده ها را فعال کند یا نه، عدم دسترسی به سایت در صورت امتناع از کوکی ها…
به طور خلاصه، هنوز روشهای پاکسازی و بهترین روشهای زیادی برای اتخاذ وجود دارد. به طور کلی، این بدیهی است که چیز خوبی است و کمی بیشتر به حریم خصوصی کاربر احترام می گذارد. این حداقل این مزیت را دارد که استفاده از داده ها را به موضوعی محوری در تمام رسانه های دیجیتال تبدیل می کند. امیدوارم راهحلها و سایتهای بیشتر و بیشتر واقعاً «حریم خصوصی با طراحی» باشند. به نظر من، این معنای واقعی GDPR است.
چیزی برای اضافه کردن؟
داده ها در بسیاری از زمینه های تجارت الکترونیک حرف اول را زده اند (خوشبختانه!)، اما همه به عنوان آماردان آموزش ندیده اند. این گاهی اوقات منجر به سوء تفاهم می شود، اما توضیح این موضوع برای یک مشتری یا یک مدیر تجارت الکترونیک بسیار دشوار است. اخیراً جمله ای شنیدم که خیلی دوست داشتم:
به طور متوسط، اگر یک دست را در فریزر و یکی را در فر بگذارید، مشکلی نیست.
این نشاندهنده این واقعیت است که ما نباید فقط به دادهها تکیه کنیم، بلکه باید آنها را در چارچوب قرار دهیم – و آمار، چه وب یا موارد دیگر، برای عملی شدن به یک رویکرد دنیای واقعی نیاز دارد.